رجوع به کارشناس و خبره در فقه و حقوق در مسائل فنّی و تخصصی و کشف حقیقت به ویژه در دادرسی دارای اهمیت و ارزش بسیاری بوده تا جایی که نظریه کارشناسی از ارکان اصلی دادرسی به شمار می رود؛ بنابراین، برای معتبر بودن نظریه کارشناسی، کارشناس باید واجد شرایط خاصی باشد. برخی معتقدند برای معتبر بودن نظریه کارشناس، چه در دادرسی و چه در موارد دیگر، شرایط شهادت از جمله تعدّد، عدالت شاهد و ... باید رعایت شود و برخی دیگر اعتبار شرایط شاهد را لازم نمی دانند.
فارغ از مباحث در این خصوص این بخش از مطالب اختصاص به تعریف عدالت از منظر فقه دارد. تنسیق و ترتیب تعاریف بر اساس سیر تاریخی آن است. این تعاریف از پایان نامه آقای دکتر اردوان ارژنگ تحت عنوان «بررسی تحلیلی مفهوم عدالت شاهد» نقل شده است.
▪️تعریف اوّل
برخی عدالت را تعریف کرده اند به «حسن ظاهر» (منسوب بـه بـرخـی قـدما، ر.ک انصاری، ۱۶۵/۳) در این تعریف ظاهر الصلاح بودن را عدالت دانسته اند. یعنـی هـمـیـن که فردی ظاهرش مورد اطمینان باشد متصف به صفت عدالت خواهد بود. یعنی انسان به ظاهر اعمال دینی بپردازد و ظاهر او موجب شک در مورد فسق او نشود، عادل خواهد بود.
▪️تعریف دوم
«عدالت عبارت است از مسلمان بودن و عدم ظهور فسق.» این تعریف نظر بعضی از علمای امامیه (طوسی؛ الخلاف، ۲۱۷/۶؛ و نیز منسوب به ابن الجنيد است: انصاری ۱۶۵/۳) و نیز برخی از حنفیان چنین دیدگاهی دارند (کاسانی، ۴۰۷/۶ و ۴۰۸؛ حلبی، ص ١٨٨)
به نظر این گروه اصل این است که افراد در حالت سلامت روحی و اخلاقی و عدالتند و فسق، حالتی عارضی و اثباتش محتاج دلیل است و هـمـیـن کـه انسان، مسلمان باشد و فسقی از او ظاهر نشود، متصف به صفت عدالت خواهد بود.
▪️تعريف سوم
«عدالت عبارت است از صرف ترک گناهان (کبیره و صغیره ) یا فقط ترک کبائر».
دیدگاه برخی از فقیهان امامیه (از قبیل ابن ادریس ١١٧/٢؛ ابن البراج و ابو صلاح حلبی، رش. مروارید) و دیدگاه علمای شافعی مذهب (شربینی، ۴٢٧/۴؛ ابوالقاسم، ۶/۶؛ رملی، ٢٩۴/٨ ؛ سیوطی، ۶٨١/٢ ) و برخی از حنفی ها است (العینی، ١٢٣/٨؛ ابن عابدین٢٧٧/۴ ؛ کاسانی، ۴٠٨/۶)
▪️تعریف چهارم
عدالت عبارت است از «اجتناب از کبائر، حفظ از صغائر و محافظت بر مروت.»
این تعریف را علمای مالکی (زحیلی۲۷۶/۴؛ القرافی ٢٠١/١٠و ۲۲۳) و نیز فقهای حنبلی بیان کرده اند (عبدالله ابن احمد ٣٢/١٢) بر اساس این تعریف در تحقق عدالت سه قید لازم است. یکی عدم انجام گناه کبیره و دیگری حفظ از صغائر و سوم محافظت و داشتن مروت
▪️تعریف پنجم
عدالت عبارت است از «استقامت (عدم انجام گناه) فعلی که از سر ملکه و حالــت پایدار درونی باشد.» (شیخ مفید ۷۲۵؛ شیخ طوسی، المبسوط، ۲۱۷/۸؛ همو، النهاية، ۵۲/۲؛ حلی (محقق)، ۹۱۱/۴) بر اساس این تعریف، صرف ترک گناه منجر به اتصاف فرد به عنوان عادل نمی شود بلکه باید عدم ارتکاب معصیت ناشی از ملکه درونی باشد.
▪️تعریف ششم
عدالت «ملکه ای درونی و نفسانی است که فرد را بر تقوی و مروت وادار می کند».
این تعریف نظر مشهور بین علمای امامیه بعد از علامه یعنی از شهید اول بـه ایــن سـو است (حلی (علامه) ۱۲۹/۲؛ شهید اول، القواعد و الفوائد ۲۵۰/۲). در این تعریف دو چیز دیده می شود اولاً اصل عدالت ملکه ای درونی دانسته شده است؛ ثانیاً حالــت فـوق باید منجر به نمود و بروزی شود که در این تعریف تقــوی (اجتناب از کبائر و عـدم اصرار بر صغایر) و مروت، تظاهر و نمود آن حالت دانسته شده است. مزیت ایــن تعریف آن است که محور تعریف عدالت، همان حالت درونی دانسته شده و تقوی (اجتناب از گناه) و مروت نتیجه آن حالت تلقی شده است. ناگفته نماند مراد ما از ملکه، حالت ثابت، راسخ و پایدار درونی است.
▪️تعریف پیشنهادی
با توجه به اینکه تعاریف مختلف امامیه و غیر امامیه اشکالات فراوان دارد، می توان عدالت را به گونه ذیل تعریف نمود: «عدالت حالتی درونی و نفسانی (نه ملکه) در وجود غیر معصوم است که منجر به ترک کبائر و عدم اصرار بر صغائر می شود».
پی نوشت
فسق، مقابل عدالت عبارت است از خارج شدن از طاعت به سبب گناه کردن و ترک دستورهای خدای تعالی. بیشترین موارد کاربرد فسق نسبت به کسانی است که بر حسب اعتقاد، مسلمان و مؤمناند؛ لیکن در مقام عمل کوتاهی میکنند و مرتکب حرام یا ترک واجب میشوند. عنوان فسق بر منافقان و مشرکان نیز که بر حسب اعتقاد گمراهاند، اطلاق شده است.
- اسباب فسق
ارتکاب گناهان بزرگ و اصرار بر گناهان کوچک موجب فسق و خروج فرد از عدالت است.
ارتکاب اسباب فسق از روی عمد و آگاهی حرام و در برخی اسباب آن موجب ثبوت حد ، تعزیر و قصاص است.
- دو اثر مهم فسق
مناصبی که جواز تصدی آن مشروط به عدالت است، مانند امامت جماعت و جمعه، قضاوت و مرجعیت ، فاسق اهلیّت تصدی آن مناصب را ندارد.
شهادت فاسق نزد قاضی پذیرفته نیست و هیچ اثری بر آن مترتب نمیشود.
جمع آوری و نگارش بختیار سیدنظامی (کارشناس رسمی دادگستری و دانش آموخته حقوق)
ویرایش نوید دولت آبادی فراهانی (کارشناس رسمی دادگستری رشته راه و ساختمان)