Clicky

ثقه، وثاقت، وثوق

واژه ثقه، مصدر وثق به معنای ائتمان و اعتماد است. این واژه به صورت گسترده به عنوان مفعول «موثوق به» به کار رفته است. ابن فارس گفته وثق کلمه ای است که بر استواری و محکم نمودن دلالت دارد. «وثقت الشيء» یعنی آن را محکم ساختم. پیمان استوار را نیز میثاق گویند . اسم فاعل آن ثقه است. با توجه به گفتار اهل لغت، ریشه این واژه به معنای اعتماد، محکم کردن و مورد اعتماد بودن است. شهید ثانی هم در این باره گفته: «ثقه کسی است که جان انسان به خبرش آرام می گیرد.» ریشه این واژه از وثوق به معنای اطمینان است و مقصود از آن کسی است که نسبت به دوری او از دروغ، اشتباه و فراموشی اطمینان وجود دارد؛ زیرا اگر قرار باشد شخص، عادت به دروغ، اشتباه یا فراموشی داشته باشد، چگونه می‌توان به گفتار او اطمینان داشت. 

 

نسبت به سایر گناهان غیر از دروغ نیز چنین است؛ زیرا انسان به سخن مثل شرابخوار اطمینان نمی‌یابد. عده ای از علماء نیز معتقدند واژه ثقه علی القاعده مفید معنای عدالت است و عدالت نیز به معنای مبرا بودن از فسق مورد نظر است. به عقیده برخی از دانشیان، دارا بودن اعتقاد فاسد، یکی از اموری است که عدالت راوی [١] را خدشه دار می­کند. در نظر ایشان، انحراف از ایمان خود بزرگترین فسق است. بنابراین، کسانی که به طور مطلق در کلام اصحاب و رجالیان شیعه به وثاقت متصف شده اند و اشاره ای به مذهب و اعتقاد آنان نشده، حتماً از سلامت اعتقاد و مذهب برخوردار بوده اند. این گروه بر درستی  دیدگاه خود شواهد و دلایلی ارایه نموده اند که به یکی از مهمترین دلایل آن (دلیل عقلی) که به بحث مربوط است اشاره می شود:

 

واژه ثقه به جهت اینکه صفت مشبهه است، بر دوام و ثبوت دلالت می­کند، لذا لازمه آن اطمینان از کذب و پرهیز از سهو و فراموشی است؛ زیرا در صورتی که دروغ گویی و کثرت سهو و نسیان عادت فرد باشد، نمی توان به او اطمینان کرد و ممکن است شخص مرتکب گناهان دیگر هم بشود. مردم هم عادتاً به چنین افرادی اعتماد نمی کنند. پس لازمه عقلی اطمینان به شخص، آن است که وی حالتی ثابت و پایدار در التزام و به تقوا و پرهیز از گناهان داشته باشد. این حالت پایدار یا ملکه، همان عدالت فقهی مورد نظر در راوی است.

  از تقابل واژگان «ضعیف» و «ثقه» برمی آید که این دو عنوان در لسان قدما به معنای لغوی به کار رفته است. حتی میتوان گفت که در بیان رجالیان نیز بر همین منوال بوده است. اصحاب حدیث نام افراد قابل اعتماد در روایت را در کتابهایی با عنوان «الثقات» گردآوری می کردند و افراد غیر قابل اطمینان را با عنوان «الضعفاء» معرفی می­کردند. اهتمام جدی آنها ثبت نام راویان ذیل این دو عنوان بوده است. شیخ حر عاملی در این باره گفته است: «علما به عدالت هیچ یک از راویان، مگر به ندرت، تصریح نکرده اند؛ بلکه به توثیق تصریح کرده اند که آن نیز قطعاً مستلزم عدالت نیست.... و ادعای برخی از متأخران - که گفته اند ثقه به معنای عادل ضابط است – مردود است. ... همانا مقصود از ثقه کسی است که به طور عادی به درستی خبر وی و عدم کذبش اطمینان داریم.... و آنچه روشن است، این که وثاقت میتواند با فسق یا حتی کفر همراه باشد... نهایت چیزی که از احوال راویان به دست می آید، وثاقت یا ضعف ایشان است. وی گفته که شیخ مفید ابن شهر آشوب و طبرسی چهار هزار تن از اصحاب امام صادق را توثیق کرده اند. معلوم است که همه شاگردان آن حضرت شیعه نبودند.

 شیخ مفید در این باره میگوید: اصحاب حدیث نام راویان ثقه از آن حضرت را که دیدگاههای مختلفی داشتند گردآوری کردند و آن ها چهار هزار تن بودند.» می توان گفت سیاق کلام، مصداق و مورد کاربرد واژه ثقه را مشخص میکند. سیاق کلام درباره قابل اعتماد بودن یک شخص یا عدم آن است و اینکه آیا آن فرد در گفتار خود و انتساب آن به منبع مورد نظر صادق است یا نه؟ در واقع تمام سخن رجالیان بر سر صدق یا كذب و قابل اعتماد بودن یا نبودن راویان است. اگر سخن از اعتقاد و مذهب راویان به میان آمده برای آن است که متکلم و فقیه در موقع لزوم آن را در حجیت قول راویان یا عدم آن به کار بندند. از آن جا که کشف وثاقت راوی یا عدم وثاقت وی رسالت اصلی محدثان و دانشمندان علم رجال[٢] بوده است، توصیف راوی به وثاقت همواره نشان دهنده جواز عمل به روایات وی به شمار رفته است. ضوابطی چون راستگویی، داشتن حافظه خوب، خطای اندک در دریافت و نقل، شهرت ترک بدعت[٣] و دوری از گناهان کبیره را از شرایط راوی دانسته اند و گفته شده است از راویانی با این اوصاف حدیث نوشته نشود: دروغگو؛ کسی که زیاد خطا می کند، اما آن را اصلاح نمی کند؛ بدعت گذاری که دیگران را به بدعتش دعوت می کند؛ راویی که احادیث خود را از حفظ نیست و با این حال از حافظه نقل می کند و شیخی که حدیث شناس نیست، گرچه اهل فضل و عبادت باشد.

 

گفته اند که یکی از مشخصه های یک راوی مورد اعتماد، ضابط بودن اوست. ضابط کسی است که یاد سپاری او بر سهو و اشتباهش غلبه دارد و بنابراین خبر راوی که در نقل غالباً دچار سهو اشتباه می شود، پذیرفته نیست. راوی باید هشیار و به دور از غفلت باشد تا در ضبط و نقل حدیث دچار اشتباه، لغزش و تحریف و کم و زیاد کردن نشود. خبر ثقه به معنی خبر شخص مورد اطمینان از جهت راست گویی می‌باشد.

 

[١] راوی در لغت به معنای روایت کننده و کسی است که خبر یا حدیث یا حکایتی را از دیگری روایت می کند. نزد محدثان، راوی کسی است که حدیث را با سلسله سند از معصوم علیه السلام نقل می کند.

[٢] علم رجال، عنوانی برای یکی از شاخه‌های علوم حدیث ناظر به بررسی احوال و اوصاف راویان حدیث و بیان اصول و قواعد آن است. از آغاز تدوین علوم اسلامی، ناقدان حدیث همواره به بررسی احوال راویان مذکور در سلسله اسناد احادیث پیامبر اکرم و ائمه(علیهم‌السّلام) اهتمام داشته‌اند. همچنین علمای شیعه و سنّی آن را وسیله‌ای در خدمت علم حدیث و فقه دانسته و در این باب آثار بسیار آفریده‌اند.

[٣] بدعت از نظر لغوی یعنی چیزی را بدون سابقه و الگوی قبلی ایجاد کردن یا گفتاری را بی پیشینه بر زبان آوردن می باشد و بدعت در اصطلاح یا همان تشریع، بنیان نهادن عقیده یا عملی از پیش خود به نام دین است و در یک کلام بدعت یعنی کم و زیاد کردن دین و در عین حال این کار به نام دین انجام دادن.

 

«ثقه» همیشه صفت راوی است و ثقه بودن راوی ممکن است برای شنونده احراز گشته یا در کتاب‌های رجالی به آن تصریح شده باشد؛ به خلاف «خبر موثق» که وصف «موثق» غالباً صفت خود خبر است و راویان آن باید در کتاب‌های رجال توثیق شده باشند. این مسأله، از دیرباز مورد توجه علما و فقها بوده، كه راویان سالم را از افراد ناباب جدا و معرفی كنند. دلیل این امر، رونق یافتن بازار جعل حدیث بود، تا آن جا كه در گوشه و كنار جهان اسلام، برای هر كاری حدیث جعل می‌كردند؛ مانند جریان معاویه و عمر عاص و جعل حدیث از ناحیه آنان و جریان مدینه و پیازهای شخصی كه روی دست او مانده بود و به فروش نمی‌رسید. «ابو هریره»، حدیثی درباره‌ی فضیلت پیاز جعل كرد و پیازها در اسرع وقت فروخته شد. ابو هریره گفت: «سمعت حبیبی رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ : من أكل بصل عكه فی بكّه و جبت له الجنّه» و این كار از ناحیه ابوهریره آن قدر تكرار شد، كه خلیفه دوم او را به شلاّق محكوم كرد. «ابن أبی العوجاء» هنگام كشته شدن گفت: «من چهار هزار حدیث جعل و در بین احادیث شما داخل كردم.»  ده‌ها مورد از این قبیل جعل حدیث، باعث شد، تا علما در صدد برآیند و راه‌هایی را برای تشخیص حدیث صحیح از سقیم، نصب كنند و به همین دلیل هم برای شناخت وثاقت راوی، راه‌های گوناگونی وجود دارد که پرداختن به آن در این مجال نمی گنجد. «ثقه» همیشه صفت راوی است و ثقه بودن راوی ممکن است برای شنونده احراز گشته یا در کتاب‌های رجالی به آن تصریح شده باشد؛ «خبر ثقه» خبر واحدی است که راوی آن ثقه - مورد اطمینان از نظر راست گویی - باشد. به خلاف «خبر موثق» که وصف «موثق» غالباً صفت خود خبر است و راویان آن باید در کتاب‌های رجال توثیق شده باشند.

یکی از منابع مورد استفاده در تهیه این مطلب مقاله «تحليل مفهوم واژه ثقه نزد محدثان و رجالیان متقدم شیعه و جایگاه مذهب در آن» نوشته محمد رضا، مهدوی یگانه، محمد تقی دیاری بیدگلی و محمد کاظم رحمان ستایش می باشد.

سبد خرید