در حقوق ایران کارشناس با شاهد، مفهومی متفاوت دارند. برخلاف کشورهای اروپایی (در این کشورها کارشناسی که با بررسی به درک یک حقیقت علمی می پردازد و سیستم های حقوقی ایشان این نظر را به عنوان یک شاهد تلقی میکنند) در سیستم حقوقی ما تعریفی که از مفهوم شهات و شاهد وجود دارد متفاوت است.
شهادت اخبار از وقوع یک امر است و شاهد هر چند به درک واقعیت می پردازد لیکن الزاماً به درک حقیقت ممکن است نائل نگردد. در فقه شهادت عبارت است از اخبار به وقوع امری محسوس با یکی از حواس پنجگانه و اگر این اخبار به نحوی به نفع دیگری باشد آن را اقرار می گویند.
در فقه غالباً شرط می کنند که مشهود باید از مبصرات یا مسموعات باشد مانند عقد و ایقاع که شنیدنی است و قتل و دزدی که دیدنی است. ( کاتوزیان ۱۴،۱۳۸۵) در انگلستان و آمریکا نیز از متخصص به عنوان یک کارشناس یا متخصص شاهد نام میبرند. (expert witness) واژه های بکار رفته در انگلستان و ایالات متحده [1] در انگلستان و ولز با توجه به قوانین دادرسی مدنی ۱۹۹۸ (cpr) که به اظهار نظر یک شاهد متخصص نیاز میشود به طور مستقل و یا توسط طرفین دعوی به صورت توافقی بخصوص در مواردی که اختلافات کوچک هستند، بکار گرفته میشود.
در ایالات متحده نیز با توجه به قوانین فدرال مواد ۷۰۲ به بعد (fre) یک شاهد متخصص باید در موضوعی که فعالیت دارد واجد صلاحیتهای لازم باشد (برای مثال) در تعیین صلاحیت کارشناس آموزش و پرورش؛ تجربه عملی و آموزش در موضوع پرونده اهمیت ویژه ای دارد. شهادت متخصص باید بر روی حقایق مبتنی بر شواهد ارایه گردد همچنین باید به یک نتیجه گیری در خصوص ارایه علت و یا همبستگی از شواهد به دادرس را اعلام کند.
جالب این است که برخلاف قانون، نظر مشهور فقها این است که کارشناسی به عنوان شهادت مطرح شده است. مرحوم کاتوزیان به نقل از صاحب جواهر در خصوص مترجم عنوان میکند که ترجمه از قرائن ظنی بوده و احتمال میدهد که نه وصف عدالت و نه تعدد در آن ضروری است (کاتوزیان، ۱۳۸۲، ۳۲۲) برای مطالعه بیشتر رجوع شود به مقاله رابطه کارشناسی و شهادت در فقه و حقوق، ((۱۳۸۴)، مجله حقوق اسلامی شماره ۴)
کارشناس همانند شاهد اطلاعات خود را درباره موضوع تحقیق بیان کرده و دادگاه با اعتمادی که به وی دارد و با توجه به صلاحیتهای اخلاقی و علمی، گفته های او را به عنوان اماره های اثباتی می پذیرد. مرحوم کاتوزیان درباره تفاوت کارشناس شاهد با شهادت گواهان این گونه بیان میکنند: «کارشناس به دلیل تخصص در رشته علمی یا فنی یا داشتن تجربه و ممارست شغلی آگاهی ویژه ای دارد که در دسترس مردم عادی نیست، به همین دلیل قانون برای شهادت این گواه متخصص آثار و تشریفات خاص معین کرده است. در واقع کارشناس مشاور دادگاه در تمییز حق است. در حالی که شاهد ماده خامی از واقع را در اختیار قاضی قرار می دهد تا خود به تامل، آنچه را نیاز دارد استنباط نماید.
به بیان دقیق تر درجه استنباط کارشناس در بیان آنچه میگوید به مراتب بیش از نتیجه گیریهای متعارف گواهان عادی است.» (همان منبع ١٣٨٢، ٣٢٠) به بیان دیگر حتی ممکن است نظری که یک کارشناس و متخصص میدهد، دقیق تر بوده و مرجح بر نظر گواهان باشد. علت ارجحیت باید تفاوت در فهم کارشناس و شاهد در حقیقت باشد.
در حقوق انگلستان نیز همین معیار رعایت می شود. برای مثال سالاکو سلیمان نویسنده کتاب مدارک و شواهد، اثبات و عدالت؛ معتقد است که شهادتی را که توسط کارشناسان به دادگاه ارائه می شود باید به عنوان اسناد مستقل و کاملاً خالی از ساخته و پرداخته ذهن ایشان باشد و یا در مطالب جداگانه ای دیگر معتقد و کمکهای مستقلانه یک کارشناس، بی غرض بودن نظرات آنها باید به صورت کاملاً عینی توسط دادگاهی که متخصص شهادت میدهد، ثابت شود. Salako E Solomon در ادامه می گوید شهادت کارشناس در دادگاه عالی به عنوان دفاع از پرونده نباید فرض شود، چرا که واقعیتها یا فروض مغرضانه باید مبتنی بر اسناد و واقعیت باشد.
کارشناس شاهد اگر تشخیص دهد سوالی خارج از تخصص اوست باید این موضوع را به صراحت مطرح کند. با عنایت به موارد فوق میتوان اینگونه نتیجه گرفت که: در کارشناسی برای اعلام نظر فنی، در اموری که تشخیص آن نیاز به دانش و تخصص دارد، مسئله به کارشناس ارجاع داده می شود و کارشناس با انجام بررسیهای لازم، نظر و استنباط خود را اعلام میکند. اما در گواهی، در مورد موضوعات مورد ادعا، یکی از طرفین، فردی را که موضوع دعوی را با یکی از حواس ظاهری خود مانند چشم یا گوش، درک کرده و از این طریق علم به آن دارد در دادگاه حاضر میکند تا آن چه را دیده یا شنیده است برای دادگاه بازگو کند.
بنابراین در گواهی موضوع جنبه تخصصی ندارد و شاهد بر اساس استنباط و استنتاج نظر نمیدهد بلکه آن چه را که با حواس خود درک کرده و به آن یقین دارد برای دادگاه بیان میکند. (محمدی، ۱۳۸۵، ۲۷۸)
کارشناس در زمان وقوع موضوع حضور نداشته لذا آن را با حواس خود درک نمی کند و براساس ادله و مدارکی که در اختیار او قرار می گیرد به تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری داده ها می پردازد. اما شاهد در لحظه حادث شدن موضوع حضور داشته و واقعه را با حواس خود درک کرده است. کارشناس ممکن است توسط قاضی انتخاب شود یا نشود ولی شاهد از طرف دادگاه تعیین نمی شود، بلکه کسی که در محل وقوع حادثه حضور داشته و آن را با حواس خود درک کرده لذا دارای وصف شاهد شده است. کارشناس پس از اقامه دعوی در دادگاه و انتخاب او از طرف قاضی، به بررسی موضوع ارجاع شده می پردازد؛ بنابراین درک او نسبت به موضوع پس از اقامه دعوی و انتخاب او از طرف دادگاه جهت کارشناسی می باشد. اما درک شاهد نسبت به واقعه، پیش از اقامه دعوی و به هنگام وقوع آن است. بنابراین شاهد ابتدا واقعه را با حواس خود درک کرده سپس، بعد از این که دعوی در دادگاه مطرح شد، برای ادای شهادت در دادگاه حاضر می شود. علاوه بر این که درک کارشناس نسبت به موضوع کارشناسی، به دستور دادگاه و به منظور اعلام نظر به دادگاه است، ولی درک شاهد نسبت به واقعه چه بسا به منظور ادای شهادت در دادگاه نیست. (ربیع، ۱۹۹۹، ۱۳۳ به نقل از حسن زاده ،۱۳۸۸، ۲۱۱ و ۲۱۲ و ۲۱۴)
جمع آوری و نگارش بختیار سیدنظامی (کارشناس رسمی دادگستری و دانش آموخته حقوق)
ویرایش نوید دولت آبادی فراهانی (کارشناس رسمی دادگستری رشته راه و ساختمان)